دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳ , 2 Dec 2024
جالب است ۰
بازگشت ترامپ به صحنه سیاست آمریکا، بازگشت سایه سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران است؛ اما آیا منطقه و جهان سال ۲۰۲۵ آماده تکرار سناریوی ۲۰۱۸ خواهند بود؟
تهران چگونه آماده کمپین تهاجمی ترامپ می‌شود؟
به گزارش آفتاب ایلام- بازگشت ترامپ به صحنه سیاست آمریکا، بازگشت سایه سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران است؛ اما آیا منطقه و جهان سال ۲۰۲۵ آماده تکرار سناریوی ۲۰۱۸ خواهند بود؟
 دونالد ترامپ بازگشته و از سوی نزدیکان او این گونه عنوان می‌شود که کمپین «فشار حداکثری» علیه ایران -با هدف محدودکردن فروش نفت ایران به منظور متوقف‌ساختن برنامه هسته‌ای تهران و توانایی آن برای حمایت از نیروهای مقاومت- نیز بازگشته است.
جیمز دورسو، تحلیل‌گر مسائل منطقه‌ای، برای وبگاه اوراسیا ریویو، با انتشار یادداشتی این موضوع را مورد بررسی قرار داده است. اکوایران این یادداشت را ترجمه کرده که در ادامه آن را می‌خوانید.
مدارا با همسایگان
برایان هوک، مشاور ترامپ که مسئول کمپین ضدایرانی در دوره اول ریاست‌جمهوری او بود، ادعا کرده که رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده هیچ علاقه‌ای به تغییر حکومت ایران ندارد. اگرچه ممکن است این حرف درست باشد، اما ایران و سایرین احتمالاً آن را باور نمی‌کنند. شاید مقامات دولت دوم ترامپ به زودی متوجه شوند که سال ۲۰۲۵ مانند سال ۲۰۱۸ نیست و اگرچه ایران در پایان دوره اول ترامپ تحت فشار بود، شرایط اکنون متفاوت است.
حمایت آشکار آمریکا از حملات اسرائیل علیه مردم فلسطین و لبنان موجب تضعیف حمایت دولت‌های خاورمیانه از تحرکات آمریکا شده که معمولاً از محدودساختن رفتار ایران حمایت می‌کردند.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی اسرائیل را به «نسل‌کشی» در غزه متهم کرده است. با استفاده از کلمه «نسل‌کشی»، بن سلمان کار را برای دولت خود دشوار ساخته تا سخنانش را پس گرفته یا مسیری معکوس در پیش گیرد، مگر آنکه آتش‌بس برقرار شود و چیزی شبیه به ابتکار صلح عربی اجرا گردد.
محمد بن سلمان
بن سلمان همچنین اسرائیل را از حمله به ایران برحذر داشت. عربستان سعودی سنی و ایران شیعه از سال ۲۰۲۳ و پس از هفت سال تنش، روابط خود را از سر گرفتند. این توافق توسط چین میانجی‌گری شد که نشان‌دهنده بی‌اعتمادی قدرت‌های منطقه‌ای به نقش آمریکاست که شاید نشئت‌گرفته از این باشد که آمریکا و اسرائیل تمایل دارند کشورهای منطقه را متفرق نگه دارند.
رؤسای ستاد مشترک ارتش دو کشور اخیراً مذاکرات دفاعی داشته‌اند و برای برگزاری یک تمرین نظامی مشترک در دریای سرخ برنامه‌ریزی کرده‌اند. در عرصه غیرنظامی، این کشورها در حال حرکت به سمت گسترش روابط اقتصادی هستند.
رهبران امارات متحده عربی و ایران در اکتبر اولین دیدار داشته و تجارت امارات و ایران در حال افزایش است. ولیعهد سعودی نیز به تازگی با رئیس‌جمهور جدید ایران صحبت کرده است.
قطر و ایران در تلاشند تا روابط اقتصادی خود را که عمدتاً بر مبنای سوخت‌های فسیلی بوده، گسترش دهند. ایران همچنین در جریان تلاش ریاض برای محاصره دوحه در سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱، از قطر حمایت کرده بود، هرچند انتقاد از ریاض توسط شبکه قطری الجزیره و دوستی با ایران احتمالاً دلایل اصلی آن بوده است.
ایران قطر
پس از تبادل آتش اخیر میان تهران و تل‌آویو، ایران به همسایگان خود در مورد حمله به این کشور یا مشارکت در هرگونه تجاوز احتمالی اسرائیل هشدار داد و شورای همکاری خلیج فارس فوراً اعلام کرد: «تمرکز ما بر کاهش تنش‌ها بوده است». کشورهای خلیج فارس به «فشار حداکثری» تردید داشته و نگرانند که این سیاست روابط رو به بهبود با ایران را بر هم بزند و به تنش‌های منطقه‌ای بیافزاید.
دولت‌های خاورمیانه حساس به خشم عمومی در خصوص حمایت آمریکا از کشتار غیرنظامیان در غزه و لبنان هستند و بنابراین، از هرگونه حمایت علنی از کمپین ایالات متحده که ممکن است به رنج مردم عرب یا مسلمان بیانجامد، اجتناب خواهند کرد. ممکن است کشورهای امضاکننده توافق ابراهیم به زودی در موقعیت شرم‌آوری قرار گیرند، بنابراین وقتی بن سلمان اسرائیل را به «نسل‌کشی» در غزه متهم کرد، نشان داد که عربستان سعودی، برخلاف امارات متحده عربی که پروازهای روزانه هواپیمایی به اراضی اشغالی را افزایش داده، از سیاست آمریکا تبری می‌جوید.
برگ برنده در آسیای مرکزی
علاوه بر این، جمهوری‌های آسیای مرکزی نیز از بازگشت احتمالی کمپین آمریکا و اسرائیل علیه ایران محتاط هستند. این جمهوری‌ها روابط تجاری خود با ایران، کشوری با بازار ۹۰ میلیون نفری و بندرهای مهمی مانند بندر عباس و چابهار که برای تجارت آسیای مرکزی با آسیا و آفریقا ضروری است را گسترش داده‌اند. ایران همچنین میزبان کریدور ترانزیت بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) است. این مسیر به طول ۷۲۰۰ کیلومتر هند را به اروپا متصل می‌کند و در صورتی که کریدور از طریق افغانستان و پاکستان قابل اطمینان نباشد، به‌عنوان طرح B عمل می‌کند.
اجلاس آسه آن
ایران فعالانه در تلاش بوده تا روابط خود با کشورهای آسیای مرکزی را تقویت کند که بخشی از استراتژی موسوم «نگاه به شرق» آن است که شامل افزایش روابط با چین و روسیه و مقابله با تأثیر تحریم‌های غربی می‌شود. وزیر خارجه ایران با همتایان خود در ترکمنستان، ازبکستان و سایر جمهوری‌ها گفتگو کرده و رئیس‌جمهور جدید ایران نیز با رؤسای‌جمهور ترکمنستان و قزاقستان دیدار داشته است.
کشورهای آسیای مرکزی ازبکستان، قزاقستان، ترکمنستان و تاجیکستان روابط تجاری خود را با ایران افزایش داده و در مورد تاجیکستان، این شامل توافق دفاعی نیز می‌شود. این جمهوری‌ها نمی‌خواهند فرصت ایران، کشوری با بازار مصرفی که پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ رشد ۱۱ درصدی داشته باشد رت از دست بدهند.
تمرکز تهران بر آسیای مرکزی شامل بهبود روابط تجاری، توسعه پروژه‌های زیربنایی و افزایش اتصال از طریق شبکه‌های حمل‌ونقل است. به عنوان مثال، ایران پیشنهاد داده که پروژه راه‌آهن چین-قرقیزستان-ازبکستان را به شبکه خود متصل کند که دسترسی به خلیج فارس و فراتر از آن را برای کشورهای آسیای مرکزی فراهم می‌آورد.
بازار نفت نیز نسبت به سال ۲۰۱۸ تغییر کرده است.
دفاع نفتی ایران
طبق گزارش آرگوس مدیا، صادرات نفت ایران که در نیمه دوم سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به دلیل تحریم‌های دوران ترامپ به کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه رسیده بود، از سال ۲۰۲۱ شروع به افزایش کرده و هر سال نیز بیشتر شد: «صادرات در ماه‌های ژانویه تا اکتبر ۲۰۲۴ به طور متوسط حدود ۱.۶ میلیون بشکه در روز بوده است».
نفت ایران جاسک
اگر آمریکا دوباره تحریم‌های جدیدی علیه ایران اعمال کند، ممکن است با مشکلاتی مواجه شود؛ چرا که خریداران باقی‌مانده ممکن است آن‌هایی باشند که لزوماً از تحریم‌ها نمی‌ترسند. ایران شبکه‌ای ساخته تا تحریم‌ها را دور بزند و ناوگان نفتکش‌های خود را گسترش داده است، اگرچه این تلاش پنهانی با هزینه‌های زیادی، مانند تقاضای مشتریان چینی برای تخفیف‌های زیاد و هزینه پنهان‌کردن مبدأ نفت همراه بوده است.
ایران یک پایانه صادرات نفت در خلیج عمان دارد که در ژوئیه ۲۰۲۱ افتتاح شد و می‌تواند یک میلیون بشکه نفت در روز صادر کند. این تأسیسات نمی‌تواند جایگزین پایانه اصلی صادراتی ایران در خارک شود که توانایی جابجایی ۸ میلیون بشکه در روز را دارد، اما این امکان را به ایران می‌دهد که از تنگه هرمز که یک نقطه استراتژیک حساس به شمار می‌رود، عبور کرده و در صورتی که واشنگتن تصمیم به حمله به ایران بگیرد، آمریکا را مجبور می‌کند که دو پایانه را به جای یک پایانه اصلی در خارک تحت نظر داشته باشد.
کابوس ائتلاف ایران-چین
شاید کاخ سفید تلاش کند صادرات نفت ایران به چین را متوقف کند، اما اگر پکن چنین اقدامی را دزدی دریایی بداند، چه واکنش نشان خواهد داد؟ شاید تصمیم بگیرد که برای محموله‌های نفتی گشت دریایی اعزام کرده یا کشتی‌ها را به نام چین ثبت کند که این موضوع بازی را برای آمریکا سخت‌تر خواهد کرد.
ارتش چین
اگر نیروی دریایی ارتش آزادی‌بخش خلق چین بزرگترین نیروی دریایی جهان با کشتی‌های جدیدتر از نیروی دریایی آمریکا را برای اسکورت نفتکش‌ها به منطقه اعزام کند، مهارت‌های عملیاتی «آب‌های آزاد» خود را تقویت خواهد کرد. این تقویت توان عملیاتی همچنین فشار زیادی به ناوگان آمریکا وارد خواهد کرد که برای دومین‌بار طی یک سال، هیچ ناو هواپیمابری در خاورمیانه ندارد.
گزارش اخیر نیروی دریایی آمریکا به وضعیت آمادگی تجهیزات ناوگان اشاره کرده است: «چندین حوزه عملکردی و زیرسیستم‌ها از سال ۲۰۱۷ دچار افت شده‌اند». دیوان محاسبات آمریکا در سال ۲۰۲۱ اشاره کرده در صورتی که این کشور با هر دشمنی وارد درگیری شوند، نیروی دریایی باید ظرفیت محدود خود در تعمیر خسارات ناشی از نبرد را افزایش دهد.
حالا اگر آمریکا یک محموله به مقصد چین را توقیف کند، چه خواهد شد؟ کشتی در جایی لنگر می‌اندازد، محموله احتمالاً تخلیه و ذخیره خواهد شد، خدمه نیاز به محل اقامت و غذا خواهند داشت، حمایت کنسولی باید ارائه شود و کسی باید از کشتی محافظت کند. چین بزرگترین شریک تجاری هر کشور بین خلیج فارس و دریای چین جنوبی است، بنابراین احتمالاً آمریکا نتواند داوطلبی برای انجام این مأموریت‌های کم‌بازده بیابد.
ایران چین
آمریکا هشدار زبیگنیف برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی را نادیده گرفته است. او گفته بود آمریکا باید از اقداماتی که باعث ایجاد «یک ائتلاف بزرگ چین، روسیه و شاید ایران، یک ائتلاف ضدهژمونی» می‌شود، اجتناب کند. آمریکا با گسترش ناتو، نادیده‌گرفتن سیاست «چین واحد» و حمایت از کودتای ۱۹۵۳ ایران، این ائتلاف را ایجاد کرده که مردم ایران را به طور فزاینده‌ای با حکومت‌های دیکتاتوری در یک مسیر قرار داده است.
اما احتمالاً بر سر کار آمدن رؤسای‌جمهور جدید در تهران و واشنگتن فرصتی است برای شروع بازسازی روابط.
ری‌اِستارت پزشکیان-ترامپ
مسعود پزشکیان پس از پیروزی در انتخابات برنامه خود را در «پیام من به جهان جدید» اعلام کرد و اظهار داشت که قصد دارد روابط خود با همسایگان ایران، به ویژه عراق، ترکیه و شش عضو شورای همکاری خلیج فارس را تقویت کند. او بر لزوم «منطقه‌ای قوی» تأکید کرد و گفت امیدوار است «گفت‌وگوهای سازنده» با اروپا داشته باشد و با انتقاد از خروج آمریکا از برجام، از واشنگتن خواست «با واقعیت کنار بیاید».
مسعود پزشکیان
در اکتبر، ترامپ اعلام کرد: «من دوست دارم ایران را موفق ببینم. آن‌ها فقط نباید سلاح هسته‌ای داشته باشند». در سال ۲۰۲۳، جِی‌دی ونس، معاون رئیس‌جمهور منتخب آمریکا و سناتور وقت گفت سناتورهای جمهوری‌خواه که خواهان حمله به ایران هستند، «در گذشته زندگی می‌کنند». در جریان مبارزات انتخاباتی و به عنوان معاون‌اول نامزد ریاست‌جمهوری، او اذعان داشت: «منافع ما بر عدم واردشدن به جنگ با ایران است. جنگ با این کشور منابع ما را منحرف خواهد کرد. این مسئله برای کشور هزینه‌بر خواهد بود».
این اظهارات نشانه‌های امیدوارکننده‌ای از تمایل به رسیدن به یک راه‌حل مذاکره‌ای هستند، اما آیا آمریکا پس از امضای هر توافقی می‌تواند به آن پایبند باشد؟
 دونالد ترامپ بازگشته و از سوی نزدیکان او این گونه عنوان می‌شود که کمپین «فشار حداکثری» علیه ایران -با هدف محدودکردن فروش نفت ایران به منظور متوقف‌ساختن برنامه هسته‌ای تهران و توانایی آن برای حمایت از نیروهای مقاومت- نیز بازگشته است. اما اظهارات اخیر رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده و معاون‌اولش نشانه‌های امیدوارکننده‌ای از تمایل به رسیدن به یک راه‌حل مذاکره‌ای هستند، اما آیا آمریکا پس از امضای هر توافقی می‌تواند به آن پایبند باشد؟
ناعهدی ابرقدرت
نه روسیه، نه چین و نه ایران، هیچ‌کدام باور ندارند که آمریکا به روح و متن هر توافقی پایبند خواهد بود، چرا سابقه کنارگذاشتن هر تعهدی در زمانی که برایش مناسب باشد را دارد. به عنوان نمونه:
- پیمان موشک‌های ضد بالستیک
- تعهد به عدم گسترش ناتو به سمت شرق
- پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد
- پیمان تغییرات اقلیمی پاریس
- برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)
- توافقنامه مینسک
- پیمان‌نامه آسمان‌های باز
- عهدنامه ۱۹۸۱ الجزایر
- سیاست چین واحد
دشمنی یک‌طرفه
دخالت آمریکا در ایران از کودتای ۱۹۵۳ (کودتای ۲۸ مرداد) آغاز شد. سپس بعد از سقوط سلسله پهلوی و تأسیس جمهوری اسلامی، توافق الجزایر (ژانویه ۱۹۸۱) بین آمریکا و ایران به امضا رسید و واشنگتن وعده داد: «این سیاست آمریکاست که از این پس، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، از دخالت سیاسی یا نظامی در امور داخلی ایران خودداری کند». اما زمانی که جنگ ۸ساله ایران-عراق به نفع تهران پیش می‌رفت، ایالات متحده به کمک رژیم صدام شتافت.
قاسم سلیمانی آمریکا
همچنین زمانی که سردار قاسم سلیمانی، فرمانده فقید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در حال ارسال پیامی به عربستان سعودی برای کاهش تنش‌ها میان تهران و ریاض بود، آمریکا او را در عراق ترور کرد. همچنین دانشمندان هسته‌ای ایرانی نیز توسط عوامل اسرائیل ترور شدند.
حمله سایبری آمریکا و اسرائیل به تجهیزات هسته‌ای ایران با استفاده از ویروس استاکس‌نت نیز یکی دیگر از اقدامات خصمانه آن‌ها بود تا اینکه ویروس «نشت» کرد و کامپیوترها در سراسر جهان آلوده شدند.
رئیس کمیته نظامی ناتو اخیراً اذعان داشت تنها دلیلی که نیروهای ناتو با نیروهای روسی در اوکراین نمی‌جنگند این بوده که روسیه سلاح هسته‌ای دارد که بی‌تردید، مهر تأییدی بر تمایل برخی مقامات تهران برای دستیابی به چنین سلاحی است. همچنین ماجرای هشدارآمیز تسلیم برنامه هسته‌ای لیبی و معمای این‌که چرا کره شمالی، یکی از فقیرترین و منزوی‌ترین کشورهای جهان، مورد حمله آمریکا قرار نگرفته نیز در این میان مطرح است.
روابط ایران با روسیه و چین تقویت شده که به تاب‌آوری این کشور افزوده است.
دوستان لحظات سخت
چین و ایران در مارس ۲۰۲۱ توافق‌نامه‌ای ۲۵ ساله برای شراکت استراتژیک جامع امضا کردند. این توافق هدف دارد روابط دوجانبه را تقویت کرده و شامل سرمایه‌گذاری‌های قابل‌توجه چین در اقتصاد ایران می‌شود. چین قصد دارد ۴۰۰ میلیارد دلار در بخش‌های نفت، گاز، پتروشیمی، حمل‌ونقل و تولید ایران سرمایه‌گذاری کند. در ازای این سرمایه‌گذاری‌ها، چین از جریان مداوم و با تخفیف قابل‌توجه نفت ایران بهره خواهد برد. این توافق‌نامه همچنین به چین اجازه می‌دهد تا نیروهای امنیتی خود را برای محافظت از پروژه‌هایش در ایران مستقر کند.
ایران چین
این سرمایه‌گذاری‌ها به ویژه در زمینه به‌روزرسانی زیرساخت‌های ایران خواهد بود و این توافق از ابتکار کمربند و جاده چین پشتیبانی می‌کند که هدفش بهبود ارتباطات و مسیرهای تجاری است.
روسیه تجهیزات نظامی قابل توجهی به ایران تحویل داده است. تجارت غیرنظامی نیز در حال افزایش است. روزنامه مسکو تایمز می‌گوید: «صادرات روسیه به ایران در سال گذشته ۲۷ درصد افزایش یافته و واردات روسیه از ایران ۱۰ درصد رشد کرده است. هر دو طرف توافق کرده‌اند که تجارت خود را با ارزهایی غیر از دلار آمریکا افزایش دهند، در حالی که روسیه وعده داده ۴۰ میلیارد دلار در بخش نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کند».
این روزنامه همچنین می‌افزاید: «شاید مهم‌ترین تغییرات در شبکه‌های حمل‌ونقل باشد. به دنبال جنگ اوکراین و برای دورزدن تحریم‌های غرب، روسیه شروع به تغییر مسیرهای تجاری به سمت جنوب کرده است. به همین دلیل بوده که ایران و روسیه کار روی کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) که از خلیج فارس تا دریای بالتیک کشیده می‌شود را تسریع کرده‌اند».
آغوش باز ایران
علی‌رغم مشکلات اقتصادی، ایران بودجه نظامی خود را افزایش داده است که بی‌تردید ناشی از احتمال حملات آمریکا یا اسرائیل است. در همین حال، تهران اعلام کرده که آماده است با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مذاکره کند، اما نه «زیر فشار». سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران توضیح داد: «هنوز فرصتی برای دیپلماسی وجود دارد، هرچند این فرصت زیاد نیست. این یک فرصت محدود است». گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اذعان داشته که ایران اقداماتی مبنی بر جلوگیری از افزایش ذخایر اورانیوم با غنای بالا را آغاز کرده، با این حال آژانس همچنین مدعی شد که ایران موجودی اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصدی خود را از زمان گزارش آگوست ۲۰۲۴، ۶۰ درصد افزایش داده است.
تاسیسات هسته ای نطنز
مسعود پزشکیان اعلام کرده که آماده تعامل با آمریکا است: «چه بخواهیم و چه نخواهیم، ما در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی با ایالات متحده روبرو خواهیم شد و بهتر است که این عرصه را خودمان مدیریت کنیم». همچنین چهره‌های ایرانی می‌گویند که دولت این کشور باید با ترامپ وارد مذاکره شود و روزنامه شرق در سرمقاله‌ای نوشت که رئیس‌جمهور پزشکیان باید از اشتباهات گذشته خودداری کرده و سیاستی واقع‌بینانه و چندبعدی اتخاذ کند. هرچند برخی دیگر شک دارند که تحت رهبری ترامپ تغییری حاصل شود.
با این همه، «فشار حداکثری» تنها یک شعار است، نه یک استراتژی. اگر ایران «بله» بگوید، آیا واشنگتن استراتژی منسجم و قابل‌اجرایی برای تعاملات آینده خود با ایران خواهد داشت؟ تاکنون تنها استراتژی آن «تحریم‌های بیشتر» بوده، به امید این‌که شاید برخی از لیبرال‌ها به طور معجزه‌آسا در ایران ظاهر شده و قدرت را از راه دیپلماتیک تصاحب کنند. هر استراتژی که واشنگتن ارائه دهد، تحت‌تأثیر عقب‌نشینی فاجعه‌بار سال ۲۰۲۱ از افغانستان قرار خواهد گرفت، بنابراین آمریکا باید سیاستی را در پیش گیرد که به افزایش ارتباطات منطقه‌ای و رشد اقتصادی کمک کند، نه اینکه حمالی اسرائیل را کرده یا درصدد انتقام از تحقیر سال ۱۹۷۹ باشد.
ایران دانش هسته‌ای خود که با سختی به دست آورده را تسلیم نخواهد کرد و همکاری خود را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی افزایش داده است، اما آیا هرگز به سمت گریز هسته‌ای خواهد رفت؟ اسرائیل ادعا می‌کند که تأسیسات کلیدی هسته‌ای ایران در پارچین را نابود کرده، اما رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد این حمله گفت: «از دیدگاه آژانس، ما این را یک تأسیسات هسته‌ای نمی‌دانیم». ترامپ نمی‌خواهد جنگی با ایران بر سر برنامه هسته‌ایش آغاز کند، چرا که به تأثیر آن بر اقتصاد آمریکا حساس است؛ بنابراین تحریم‌ها و حملات گاه‌به‌گاه اسرائیل تنها چیزی است که برای او باقی می‌ماند. اگر این‌گونه باشد و اقتصاد و طرح صادرات نفت ایران مقاوم کافی نشان دهد و مسکو و پکن همچنان در حمایت از تهران ثابت‌قدم بمانند، ممکن است شاهد سال‌ها «جنگ‌های بی‌پایان» در سطحی پایین باشیم برای جنگ‌طلبان واشنگتن خوشایند خواهد بود.
از بی‌اعتمادی تا بدعهدی
همچنین مهلت مذاکرات با ایران در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵، زمانی که مکانیسم ماشه منقضی می‌شود، به پایان می‌رسد. این آخرین فرصت برای قدرت‌های جهانی است تا این مکانیسم را فعال کرده و همه تحریم‌هایی که در توافق برجام لغو شده را بازگردانند. اگر آمریکا به هر نوع توافق هسته‌ای تن دهد، باید یک توافق جدید باشد، چرا که ایران در پاسخ به خروج آمریکا از برجام، محدودیت‌های خود را پشت سر گذاشت. اگر آمریکایی‌ها بخواهند توافق جدید تدوین کنند که برنامه موشکی ایران یا سیاست خارجی این کشور را شامل شود، احتمالاً تهران محدودیت‌های مشابهی را برای سایر کشورهای منطقه پیشنهاد دهد و سپس خواستار این می‌شود که توافق جدید اقدام‌های آینده آمریکا را محدود ساخته و جلوی اختلافات درون واشنگتن در مورد آنچه که «یک توافق خوب» محسوب می‌شود را بگیرد.
شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی
تا به امروز، هر طرف عدم همدلی با طرف مقابل را نشان داده که نتیجه تبلیغات موفقی است که در طول سال‌ها صورت گرفته و باعث شده هر کدام از طرفین احساس کند که امتیازات بیشتری داده و قربانی اصلی به شمار می‌رود. تندروهای هر دو طرف به بدعهدی طرف مقابل اعتقاد دارند، جنگ را کلید نفوذ خود می‌بینند و از وضعیت موجود بهره‌های اقتصادی می‌برند.
در طرف آمریکایی، واشنگتن هرگز به شهروندان آمریکایی نقش خود در کودتای ۱۹۵۳ که توسعه اقتصادی و سیاسی ایران را متوقف کرد، توضیح نداده، اگرچه مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت نقش آمریکا در سرنگونی نخست‌وزیر محمد مصدق را پذیرفت و آن کودتا را «پسرفتی برای توسعه سیاسی ایرانن توصیف کرد. در نظر بسیاری از آمریکایی‌ها، انقلاب ۱۹۷۹ ایران و بحران گروگان‌های لانه جاسوسی از ناکجا ظاهر شد.
توبه آمریکایی
آمریکا باید بلندمدت فکر کند و نقش واشنگتن در سختی‌های اقتصادی و رنج‌های ایران به نفعش نخواهد بود. ایالات متحده باید تلاشی موازی با طرح «منطقه قوی» پزشکیان اتخاذ کند تا بر تجارت و ارتباطات تأکید داشته باشد که به منطقه کمک خواهد کرد تا دستاوردهای از دست رفته در «دهه‌های گمشده» اشغال افغانستان را جبران کند.
ایران آمریکا
با وجود همه این حرف‌ها، باید یادآوری کرد که بایدن هنوز تا ساعت ۱۱:۵۹ روز ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، رئیس‌جمهور آمریکا خواهد بود.
اگر هر دو طرف به آنچه ممکن است پایبند باشند، احساسات و تندروهای خود را کنترل کنند و ایران به ترامپ توافقی ارائه دهد که او احساس کند تنها خود او می‌توانسته آن را به دست آورد، شاید ما شاهد ثبات و فرصت‌های اقتصادی بیشتر برای جوانان منطقه و آغاز کنارگذاشتن میراث ۱۹۵۳ و ۱۹۷۹ باشیم.
گزارشگر : رضا میرزاد
https://aftabilam.ir/vdcbufbfprhb5.iur.html
نام شما
آدرس ايميل شما